جدول جو
جدول جو

معنی آش ولاش - جستجوی لغت در جدول جو

آش ولاش
له شده له
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آش و لاش
تصویر آش و لاش
متلاشی، ازهم پاشیده، مرداری که از هم پاشیده و متلاشی شده، زخم و جراحت که پر از چرک شده باشد، مضطرب، بسیار ناراحت
فرهنگ فارسی عمید
(ذَ وَ)
ششمین پادشاه سلسلۀ اوّل آل قارن (627-647 هجری قمری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آش ولاش شدن
تصویر آش ولاش شدن
متلاشی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نام روستایی در نور، از محله های قدیمی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
کنده ای که به راحتی ترک بر می دارد، چوبی که به آسانی خرد
فرهنگ گویش مازندرانی